سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خلوتگاه یک عاشق

راه من و تو پنج شنبه 86/2/6 ساعت 9:43 عصر

بنشین ، مرو، چه غم که شب از نیمه رفته است؟ بگذار تا سپیده بخندد به روی ما!

بنشین، ببین که دختر خورشید- صبحگاه -

حسرت خورد ز روشنی آرزوی ما! بنشین، مرو هنوز به کامت ندیده ام

بنشین مرو هنوز کلامی نگفته ایم

بنشین، مرو، چه غم که شب از نیمه رفته است؟ بنشین که با خیال تو شبها نخفته ام.

بنشین، مرو، که در دل شب در پناه ماه

خوش تر زحرف عشق و سکوت و نگاه نیست ، بنشین و جاودانه به آزار من مکوش

یکدم کنار دوست نشستن گناه نیست.

بنشین، مرو، حکایت( وقت دگر) مگو،  شاید نماند فرصت دیدار دیگری

آخر تو نیز با منت از عشق گفتگوست!

غیر از ملال و رنج از این در چه میبری؟ بنشین، مرو، صفای تمنای من ببین!

امشب چراغ عشق در این خانه روشن است،

جان مرا به ظلمت هجران خود مسوز، بنشین، مرو، مرو، که نه هنگام رفتن است!

...

اینک تو رفته ای و من از راه های دور

می بینمت به بستر خود برده ای پناه

می بینمت- نخفته – بر آن پرنیان سرد

می بینمت نهفته نگاه از نگاه ماه

در مانده ای به ظلمت اندیشه های تلخ

خواب از تو در گریز و تو از خواب در گریز  

یاد منت نشسته برابر- پریده رنگ –

با خویشتن – به خلوت دل -  می کنی ستیز!


نوشته شده توسط: سیما


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

..::بدون شرح::..
[عناوین آرشیوشده]

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
53694


:: بازدیدهای امروز ::
4


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

خلوتگاه یک عاشق

سیما
هیچی ندارم بگم...عاشق تنهایی هستم و رنگ آبی و صورتی رو خیلی دوست دارم.از دوروغ متنفرم و یه دوست دارم که خیلی دوستش دارم....قد یه دنیا....کیاندخت عزیز دوستت دارم....

:: لینک به وبلاگ ::

خلوتگاه یک عاشق


:: آرشیو ::

پاییز 1386
بهار 1386



::( دوستان من لینک) ::

رمز موفقیت
کسی که مثل هیچکس نیست
سپیده

:: لوگوی دوستان من ::









:: خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ::